شعر
تاريخ : جمعه 11 دی 1394برچسب:, | 23:8 | نویسنده : مهدی لایموت

مايه اصــــل و نسب در گردش دوران زر است 
هر كسي صاحب زر است او از همه بالاتر است 

دود اگر بالا نشيند كســـر شــأن شــعـله نيست
جاي چشم ابرو نگيرد چونكه او بالا تراست

ناكسي گر از كسي بالا نشيند عيب نيست 
روي دريا، خس نشيند قعر دريا گوهر است 

شصت و شاهد هر دو دعوي بزرگي ميكنند 
پس چرا انگشت كوچك لايق انگشــــتر است

آهن و فولاد از يك كوه مي آيند برون 
آن يكي شمشير گردد ديگري نعل خر است 

كــــره ی اسـب ، از نجابت از پـس مــــادر رود 
كــــره ی خــر ، از خــريت پيش پيش مــــادر است 

كاكـل از بالا بلندي رتبــه اي پيدا نكرد 
زلف ، از افتادگي قابل به مشك و عنبر است 

پادشه مفلس كه شد چون مرغ بي بال و پر است 
دائماً خون ميخورد تيغي كه صاحب جوهر است 

صائبا !عيب خودت گو عيب مردم را مگو 
هر كه عيب خود بگويد، از همه بالا تر است

«صائب تبریزی»

 



نظرات شما عزیزان:

هشتم2
ساعت12:20---21 دی 1394
سلام استاد.خسته باشید در امتحان انشا از گسترش مثل می دین .
پاسخ:سلام پسر خوبم!آره حتماً دادم.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: